پوست شیر مردم را فریب داد
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۱۸۹۸
همشهری آنلاین- علیالله سلیمی: تازهترین ساخته برادران محمودی در شبکه نمایش خانگی، موضوع بحث ما در گوشهای از قهوهخانه حاجکریم در سهراه آذری بود و با حرارت از این سریال پرهیجان حرف میزدیم. مردعلی گفت: آدمهای سریال«پوستشیر» برایم خیلی آشنا هستند، انگار جایی دیدمشان. شاید هم به خاطر این است که شبیه این آدمها را هر روز در محله و محل کار میبینیم و فکر میکنم آشنا هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیرمرد گفت: «در روزگاران قدیم الاغ لاغر مردنی بود که قدرت بارکِشی چندانی نداشت. صاحب الاغ به صرفه نمیدید این الاغ را نگه دارد. رهایش کرد. الاغ رفت در بیابان و جنگل برای خودش چرید و چاق و چله شد. یک روز پوست شیری را در جنگل دید و آن را پوشید. به سمت آبادی آمد و مردم با دیدن هیبت بزرگ الاغ که حالا پوست شیر هم پوشیده بود، ترسیدند و فرار کردند. الاغ خوشحال شد. گفت اینها که فقط با دیدن قیافه جدید من اینقدر ترسیدهاند، اگر یک نعره هم بزنم حتما زهره تَرَک خواهند شد. با این خیال، این بار وقتی سمت آبادی رفت و دوباره مردم با دیدن او پا به فرار گذاشتند، نعره یا همان عرعر بلندی کرد و منتظر واکنش مردم شد. از آن طرف، مردم وقتی دقت کردند و دیدند صدای عرعر الاغ از آن هیبت بزرگ با پوست شیر میآید، ایستادند و گفتند اینکه شیر نیست، الاغ است و پوست شیر پوشیده و ما را فریب داده است. برگشتند الاغ را گرفتند، پوست شیر از تناش درآوردند و پالان پشتش گذاشتند و حالا که چاق و چله هم شده بود دوباره بار پشتش گذاشتند تا حمل کند. یک نفر هم ﺑﻪ ﺍﻻﻍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ: «ﺍﮔﺮ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﺎﯾﺪ ﻣا را ﻣﯽﺗﺮﺳﺎﻧﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﺣﻤﻖ!» بله ﯾﮏ ﺍﺣﻤﻖ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮﺏ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺐ ﺩﻫﺪ، اما ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺍﻭ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻟﻮ ﻣﯽﺩﻫﺪ.»
مردعلی به شدت جلب حکایت پیرمرد انگشترفروش شده بود و من هم به کارکرد پوست شیر در حکایت فکر میکرد و اینکه، گاهی کلمات ما را تا کجاها که نمیبرند. شاگرد قهوهخانه، سینی بهدست با چایهای تازه از راه رسیده بود. اشاره کردم یک استکان چای تازه هم برای پیرمرد بگذارد. در دلم گفتم، حالا که این پیرمرد انگشترفروش، با نفس گرمش ما را به یک حکایت شنیدنی مهمان کرد، حداقلش این است که ما هم او را به یک چای تازه دم مهمان کنیم. پیرمرد نفس بلندی کشید و گفت:«بله، پوست شیر مردم را فریب داد.»
کد خبر 733977منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۱۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرگ یک سیاهپوست آمریکایی توسط پلیس اوهایو
یک افسر پلیس در ایالت اوهایو آمریکا، یک مرد سیاهپوست ۵۳ ساله را با خفه کردن درحالیکه دستانش دستبند خورده بود، کشت.
به گزارش ایسنا، فرانک تایسون که بنا به گزارشها از یک حادثه رانندگی در منطقه کانتون فرار کرده بود، بر اساس تصاویر دوربین بدنه پلیس که بهصورت عمومی منتشر شد، در یک مورد مشکوک بر اثر خشونت پلیس کشته شد.
به نقل از آناتولی، این سیاهپوست آمریکایی در حین بازداشت میگفت: «نمیتوانم نفس بکشم. آنها قصد دارند من را بکشند.» این وضعیت شباهتهایی به مرگ سیاهپوست آمریکایی دیگری به نام جورج فلوید دارد که در نتیجه خشونت پلیس در سال ۲۰۲۰ کشته شد.
تایسون توسط پلیس در یک کافهتریا به دلیل تصادف رانندگی دستگیر شد، او را روی زمین انداختند و دستانش را از پشت دستبند زدند.
دقایقی بعد، مأموران بررسی کردند که آیا تایسون زنده است یا خیر، متوجه شدند که تایسون دیگر نفس نمیکشد. آنها قبل از انتقال این مرد با آمبولانس به بیمارستان، عملیات احیا را انجام دادند.
طبق بیانیه پلیس، تایسون در بیمارستان درگذشت و افسران درگیر تا نتیجه تحقیقات از کار تعلیق شدند.
این اتفاق در حالی است که مرگ فلوید برای چندین هفته باعث اعتراضات ملی و بینالمللی علیه نژادپرستی و خشونت پلیس در ایالات متحده شد.
انتهای پیام