Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-30@03:12:32 GMT

پوست شیر مردم را فریب داد

تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۱۸۹۸

پوست شیر مردم را فریب داد

همشهری آنلاین- علی‌الله سلیمی: تازه‌ترین ساخته برادران محمودی در شبکه نمایش خانگی، موضوع بحث ما در گوشه‌ای از قهوه‌خانه حاج‌کریم در سه‌راه آذری بود و با حرارت از این سریال پرهیجان حرف می‎زدیم. مردعلی گفت: آدم‌های سریال«پوست‌شیر» برایم خیلی آشنا هستند، انگار جایی دیدم‌شان. شاید هم به خاطر این است که شبیه این آدم‌ها را هر روز در محله و محل کار می‌بینیم و فکر می‌کنم آشنا هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفتم: همین است دیگه! این یعنی موفقیت نویسنده و کارگردان پوست شیر که من و شما با کاراکترهای سریال همذات‌پندای می‌کنیم. به شاگرد قهوه‌خانه سفارش چای دادم و منتظر ماندیم. پیرمرد انگشترفروشی، که علاوه بر جعبه خوش‌رنگ و لعابش که پر از انگشترهای عتیقه‌مانند بود، انگشترهای خودش هم پر از انگشترهای اصل و بدل بود، از دو سه میز آن طرف‌تر بلند شد آمد سر میز ما نشست و بدون مقدمه گفت:«پوست شیر مردم را فریب داد.» مردعلی به سراپای مرد نگاه کرد و برگشت با چشم و ابرو از من پرسید، چه می‌گوید این مرد. به قیافه مردِ انگشترفروش نمی‌آمد اهل فیلم و سریال باشد و بخواهد در بحث ما شرکت کند. به مردعلی ابر بالا انداختم، که موضوع را جدی نگیر و سعی کردم خودم میانداری کنم. از پیرمرد پرسیدم:« عموم شما چند قسمت از پوست شیر را دیدای.» روی صندلی جا به جا شد، جعبه انگشترهایش را روی میز گذاشت و گفت:«خودم که از نزدیک ندیدم اما می‌دانم چیه، پوستر شیر است دیگه!» مردعلی به نگاه کرد و با تکان دادن سر، تأیید کرد که پیرمرد موضوع بحث را اشتباه گرفته است. هر دو سکوت کردیم و منتظر شاگرد قهوه‌خانه ماندیم که سفارش چای را فراموش نکند و با استکان‌ و نعلبکی‌ها از راه برسد. پیرمرد گفت:«آن حکایت قدیمی که یادتان هست؟» من و مردعلی با تکان دادن سر پرسیدیم کدام حکایت و پیرمرد شروع کرد به تعریف کردن حکایتی که حتما با موضوع پوست شیر در ارتباط بود و ما خبر نداشتیم.

پیرمرد گفت: «در روزگاران قدیم الاغ لاغر مردنی بود که قدرت بارکِشی چندانی نداشت. صاحب الاغ به صرفه نمی‌دید این الاغ را نگه دارد. رهایش کرد. الاغ رفت در بیابان و جنگل برای خودش چرید و چاق و چله شد. یک روز پوست شیری را در جنگل دید و آن را پوشید. به سمت آبادی آمد و مردم با دیدن هیبت بزرگ الاغ که حالا پوست شیر هم پوشیده بود، ترسیدند و فرار کردند. الاغ خوشحال شد. گفت این‌ها که فقط با دیدن قیافه جدید من این‌قدر ترسیده‌اند، اگر یک نعره هم بزنم حتما زهره تَرَک خواهند شد. با این خیال، این بار وقتی سمت آبادی رفت و دوباره مردم با دیدن او پا به فرار گذاشتند، نعره یا همان عرعر بلندی کرد و منتظر واکنش مردم شد. از آن طرف، مردم وقتی دقت کردند و دیدند صدای عرعر الاغ از آن هیبت بزرگ با پوست شیر می‌آید، ایستادند و گفتند این‌که شیر نیست، الاغ است و پوست شیر پوشیده و ما را فریب داده است. برگشتند الاغ را گرفتند، پوست شیر از تن‌اش درآوردند و پالان پشتش گذاشتند و حالا که چاق و چله هم شده بود دوباره بار پشتش گذاشتند تا حمل کند. یک نفر هم ﺑﻪ ﺍﻻﻍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ: «ﺍﮔﺮ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﺎﯾﺪ ﻣا را ﻣﯽﺗﺮﺳﺎﻧﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﺣﻤﻖ!» بله ﯾﮏ ﺍﺣﻤﻖ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮﺏ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺐ ﺩﻫﺪ، اما ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺍﻭ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻟﻮ ﻣﯽﺩﻫﺪ.»

مردعلی به شدت جلب حکایت پیرمرد انگشترفروش شده بود و من هم به کارکرد پوست شیر در حکایت فکر می‌کرد و این‌که، گاهی کلمات ما را تا کجاها که نمی‌برند. شاگرد قهوه‌خانه، سینی به‌دست با چای‌های تازه از راه رسیده بود. اشاره کردم یک استکان چای تازه هم برای پیرمرد بگذارد. در دلم گفتم، حالا که این پیرمرد انگشترفروش، با نفس گرمش ما را به یک حکایت شنیدنی مهمان کرد، حداقلش این است که ما هم او را به یک چای تازه دم مهمان کنیم. پیرمرد نفس بلندی کشید و گفت:«بله، پوست شیر مردم را فریب داد.»

کد خبر 733977

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: قهوه خانه پوست شیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۱۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

 مرگ یک سیاه‌پوست آمریکایی توسط پلیس اوهایو

یک افسر پلیس در ایالت اوهایو آمریکا، یک مرد سیاه‌پوست ۵۳ ساله را با خفه کردن درحالی‌که دستانش دستبند خورده بود، کشت.

به گزارش ایسنا، فرانک تایسون که بنا به گزارش‌ها از یک حادثه رانندگی در منطقه کانتون فرار کرده بود، بر اساس تصاویر دوربین بدنه پلیس که به‌صورت عمومی منتشر شد، در یک مورد مشکوک بر اثر خشونت پلیس کشته شد.

به نقل از آناتولی، این سیاه‌پوست آمریکایی در حین بازداشت می‌گفت: «نمی‌توانم نفس بکشم. آنها قصد دارند من را بکشند.» این وضعیت شباهت‌هایی به مرگ سیاه‌پوست آمریکایی دیگری به نام جورج فلوید دارد که در نتیجه خشونت پلیس در سال ۲۰۲۰ کشته شد.

تایسون توسط پلیس در یک کافه‌تریا به دلیل تصادف رانندگی دستگیر شد، او را روی زمین انداختند و دستانش را از پشت دستبند زدند.

دقایقی بعد، مأموران بررسی کردند که آیا تایسون زنده است یا خیر، متوجه شدند که تایسون دیگر نفس نمی‌کشد. آنها قبل از انتقال این مرد با آمبولانس به بیمارستان، عملیات احیا را انجام دادند.

طبق بیانیه پلیس، تایسون در بیمارستان درگذشت و افسران درگیر تا نتیجه تحقیقات از کار تعلیق شدند.

این اتفاق در حالی است که مرگ فلوید برای چندین هفته باعث اعتراضات ملی و بین‌المللی علیه نژادپرستی و خشونت پلیس در ایالات متحده شد.

 انتهای پیام

دیگر خبرها

  • هشدار استقلال ؛ فریب نخورید!
  • زیر پوست بازار «رحم اجاره‌ای» در ایران
  • کرم معجزه
  • سخنگوی مرکز مبادله ارز و طلای ایران: سکه‌ های حراج شده کاملاً استاندارد بانک مرکزی است/ مراقب فریب سودجویان باشید
  • سخنگوی مرکز مبادله طلا و ارز:سکه‌های حراج شده استاندارد بانک مرکزی هستند/مراقب فریب سودجویان باشید
  • پیرمرد ۸۵ ساله قربانی سرقت‌های سمی شد
  • اثر هنری با پوست هندوانه! (فیلم)
  • «کرایی مرغ» یک غذای مجلسی که باید امتحانش کنی
  •  مرگ یک سیاه‌پوست آمریکایی توسط پلیس اوهایو
  • (ویدیو) فرآیند پرورش و فرآوری گوشت الاغ، اسب و زالو